اختتامیه دومین جشنواره کشوری امامت و ولایت با محوریت «عکس هدایت» در سالن آمفیتئاتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند برگزار شد.
🔹 در این مراسم جمعی از مسئولان ادارات، دانشجویان، هنرمندان و فرهیختگان دماوند حضور داشتند.
🔹این جشنواره در دو بخش دوربین حرفهای و موبابل در موضوعات آیین سنت عزاداری حسینی، پیادهروی اربعین، خاطرات سفر کربلا و فرهنگ حسینی در زندگی و خانواده به اجرا درآمد.
🔹این جشنواره به همت دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و با همکاری موسسه امامت و مهدویت و دستگاههای فرهنگی شهرستان دماوند برگزار شد.
🔹در این مراسم حجت الاسلام حمید مشهدی آقایی به توصیف نقش هنر بویژه عکس و تصویر در عاشورای حسینی و برگزاری عزاداری ها در طول این قرن ها پرداختند.


🔰بسم الله الرحمن الرحیم
✍️ حمید مشهدی آقایی
📖 : «هوالله البارئ المصور له الاسماء الحسنی»
🌴 تا می گوییم امام حسین (علیه السلام)؛ می رویم به یک زمان و یک مکان! عاشورا و کربلا.گویا حسین در یک زمان و مکان تجلی یافته است.
🔹اما حقیقت این است که حسین عزیز از قبل تولد و بدو تولد و حین کودکی و زمان جوانی تا گاه امامت و هنگامه شهادت و ازکربلا تاکوفه و ازعاشورا تا اربعین و تا امروز و تا ظهور وتا قیامت جلوه گر است.وهمین است که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را معنا می بخشد.
🔹البته قصه عاشورای او و کربلای او چیز دیگری است.انگار خورشید وجودش نه درسوم شعبان که درعاشورا طلوع کرده است،عاشورا غروب خورشید او نیست ،طلوع اوست.از گودال قتلگاه تا همیشه و همه جا حتی قیامت کبری و صحرای محشر!
🌴 کربلا ، تجلی اعظم شهادتِ در راه خدااست. شهادتی که هنر مردان خداست ؛ در کربلا و عاشورا به تجلی اتمّ خود رسیده است. اما هنر خدا و هنر مردان خدا را چگونه می شود بیان کرد ، به تصویر کشید و ترسیم کرد و تجسم داد؟!
🔹آری عاشورا و کربلا قله خوبیها ،اوج هنرنمایی انسان در معرکه عاشقی است و قهرمان قهرمان و جان جانان این صحنه مولود امشب و فرداست.
🌴 حسین.کربلا.عاشورا.اربعین.؛ مثل منشوری است که ازهرطرفش نور و رنگی و جلوه ای رخ می نماید و چشم می نوازد و دل می برد. بوستانی است هزار رنگ از رنگهای آسمانی و خدایی که توصیف آن سخت است.
🔹 با این همه،اگر به قله نمی رسیم دامنه که هست.و هنرِ هنر ناب این است که دست عاطفه و خیال را می گیرد و به آن قله و آن اوج نزدیک می کند.این کاری است که از دیگر علوم برنمی آید.اینجا جای ادب و هنر است.
🌴عاشورا ،منشور است که اگر از هرطرف بگیری برتو جلوه ای می کند.عاشورا و کربلا همه چیز دارد،عقلانیت ، تدبیر و معنویت ؛ اما حکایت عاطفه و محبت در او چیز دیگری است.
🔹محبان خدا و دردانه آنان حسین،محبانه و محبوبانه عاشقانه و معشوقانه باخداعشقبازی کردند.محبت وعاطفه،بیشترین جلوه را در کربلا دارد .اصلا، کربلا و عاشورا معراج عاطفه است.
🌴 کربلا با هنر عجین است.خطبه های عاشورایی.خطابه های عاشورایی.رجزهای شعرهای شهدای کربلایی و عاشورایی.
🔹از بین هنرها هنر شعر توفیق داشته از همان اول در کربلا و عاشورا باشد.شعر،سرود وارجوزه. نوحه.زمینه،واحد،بیش مظلوم. دو دمه و دمپاره و شور.اینها بیش از دیگر هنرها و پیش از هنرهای دیگر توفیق یافته اند درخدمت حسین و عاشورا و کربلا باشند.
🔹بعدها البته نمادهای آمیخته باهنر مانند پرچم ها،علم ها،کتل ها،..بعدترها پرده های نقاشی و سپس نمایش تعزیه .
🔹گویا عکس و عکاسی در این میدان “هنر متاخر”! به حساب می آید.انگار شعر،در روز عاشورا به کمک حسین آمد و هنرهای دیگر دیر رسیدند ،دیر رسیدنی نه از جنس تردید و تحیر. نه؛ بخاطر تاخیر در زمان تولد.شعر هنر زمانه عاشورا بود و هنرهای دیگر بعدها متولد شدند و البته این حسرت کمی نیست! باید بر آن اشک ریخت و خون گریست! عکس و عکاس چگونه می خواهد برحسین اشک بریزد و خون بگرید و این تاخیر را جبران کند؟!
🌴 مشکل عکس البته علاوه برتاخیر این است که در تصویر واقعه دستش بسته است. درشعر،شاعر می تواند هرزمان و هرجا هرصحنه ای را به تصویر بکشد مثلا برود و قصه تیروگلو را بگوید! گودال را بسراید.قصه غصه معجر را رنجمویه کند .
🔹اما عکس چه باید بکند اولاً -هزار و اندی سال تاخیر دارد ثانیاً- حتی اگر حاضر هم بود چگونه میخواست از وقایع آنچنان دشوار، عکس بگیرد!!
🔹نقاشی هم البته کارش سخت است.نقاش هم دستش بسته است! اینجااست که مینیاتور بهتر می تواند به صحنه بیاید و اینجاست که تصویرگری عصرعاشورای فرشچیان کار صدها شعر و منبر و خطابه و مقتل خوانی را بر دوش می کشد و ازعهده اش برمی آید.
🔹عکس حتی از سینما که متاخرتر از اوست دستش بسته تراست. چون سینما محصول خیال نویسنده و کارگردان است وکارش ترکیبی ازخیال و واقعیت است.اما عکس چه کند که کارش فقط ثبت واقعیت است!؟
🌴 بااین همه عکس هنری دارد که هنرهای دیگر ندارند.
🔹بله؛ عکس نمی تواند از واقعه هزار و اندی سال تصویر بگیرد و تحویل بدهد و اگر همه بتواند بخاطر این تصویر واقعه است نه تصویر تخیل ! دستش بسته است اما؛
🔹کاری که عکس می تواند اینکه از نازله ی عاشورا یعنی عزاداری ها،یعنی نمادها،یعنی آئین ها،یعنی مناسک عاشورایی. تصویر بگیرد. عکس برخلاف فیلم که حرکت دارد و می آید و می رود،توقف می کند.می ایستد. تو را میخکوب می کند.
🔹فیلم تمرکز را ازتو می گیرد اما عکس نه! تو را نگاه می دارد.به تو توقف می دهد توقفی نه از نوع سکون بلکه از نوع وقوف مشعری و عرفاتی و منایی! که به تو فرصت می دهد.تمرکز می دهد،واقف می کند.آگاه می سازد.
🔹عکس از فیلم سینمایی هم قویتر تصویر می دهد البته بیشتر نه! مستمرتر نه؛ قویتر! چون فیلم تصویر تخیل است اما عکس تصویر واقعیت است. به همین جهت مستند در اثبات واقعه قویتر است چون به عکس نزدیکتر است.
🔹عکس حتی از شعر و خطابه هم قویتر است زیرا آنها شعر سخن مخیّل است و نثر نیز ثمره تخیّل و حتی خطابه نیز.
🔹اما عکس نه؛ عکس ثبت واقعیت است.ثبت حقیقت است.
به همین جهت کاری عکس در تبیین می کند در روشنگری می کند خیلی جاها دیگر هنر نمی توانند.
🔹در زمانی دیگر می توان در شعر و سینما خدشه کرد وگفت که این دو محصول خیال شاعر و هنرمندند اما عکس نه؛ عکس محصول واقعیت است. قاطعیتش درصناعات خمس مانند قاطعیت برهان است. عکس برهان قاطع است.
🌴 البته، کار عکس و عکاس سخت هم هست.اگر سینمایی غزل واره وقایع است و مستند قصیده و نقاشی مثنوی عکس، اما رباعی و دوبیتی است.شاعر در قصیده و غزل مقصودش را در دهها بیت می سراید عکاس اما باید
🔹در دو بیت بسراید عکسش را! تازه اگر کار از حسین و عاشورا و کربلا باشد سخت تر.
🌴 عکاس،البته وقتی واقعیت را ثبت می کند و به ظهور می رساند،باید بداند چه چیزی را دارد ثبت می کند! این گنبد و مناره نیست این طاق قوسی آسمان نما و عرش نمااست.این بین الحرمین نیست این راهگذر عشق است.این فرات و علقمه نیست و نخلستان نیست این رودجاری عاشقی و باغ بهشت است.این حسینیه و تکیه نیست این منزلگاه عاشقان و فرودگاه ملائک است.این دسته عزا نیست این کاروان ملکوت پیمااست.این کودک خاک آلود زنجیر زن نیست این تمثل معصومیت رقیه است.این زن غمسرای مویه زن نیست این فرشته نوا و ندای ملکوت است
🔹با این نگاه وقتی چشم به لنز و شیشه می چسبد.باید عفیف باشد. اشک آلود باشد .هر چیزی به چشمش نیاید.دست وقتی نور را تنظیم می کند باید با وضو باشد.هر عکسش باید قصه ای داشته باشد.عکاس باید شاعرانه عکس بگیرد کمااینکه شاعرباید مانند عکاس تصویرسازی کند.وقتی روی نقطه ای تمرکز می کند باید صدای قلبش را بشنود! وقتی کلید را برای عکس گرفتن می چکاند باید یاحسین بگوید.
🔹عکاس چون عکسش واقع نمااست باید خیلی مواظب باشد.
🔹واقعیت های حسین و حسینی ها در کربلا درست نمایی شود.عکس عکاس از مجلس عزای حسینی و پیاده روی اربعین و آیین های متنوع عزاداری ها فقط تصویربرداری ازیک آیین ملی و مذهبی نیست.عکس برداری از یک میراث فرهنگی ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی نیست.
🔹عاشورا وکربلا یک واقعه زنده است.یک حقیقت همیشه برپا و پویاست.حادثه دیروز نیست.واقعه امروز و فردا هم هست .او این باید در اربعین ها،عاشوراها،عزاداری ها جلوه گر کند،باید تولی وتبری را نشان بدهد،باید ارزش های عاشورایی که اوج ارزشهای انسانی است درست به تصویر بکشد .عفیفانه به تصویر بکشد.مثل فرشچیان نجیبانه عکس بگیرد.
🔹عکاس برای شب اول محرم.برای دلتنگی ورودیه .برای غربت مسلم ، برای توبه حر ، برای ستاره به مدار برگشته ای چون زهیر ، برای شیر بچه های زینب، برای حنابندان حبیب! ، برای قصه شیرین تر از عسل قاسم،برای عطش ، عطش ، عطش! برای طوق خونین گلوی علی اصغر ، برای آئینه خرد شده ی پیامبر نما،برای همه مقامات عاشقی قمر الوفاء ، برای بزم شب عاشورا،برای خیمه ها می سوزد..برای کوفه و تنور و شام وخرابه و..قصه داشته باشد. و متناسب با اکنون و زمانه عکس بگیرد .
🔹او حتی می تواند پای هر ستون از ۱۴۵۲ ستون مسیر نجف تاکربلا یک عکس بگیرد و آلبوم درست کند. عکاس می تواند اقتدای عباس به حسین را در مرقد عباس و حسین نشان دهد و…..
🌐و خلاصه اینکه؛
🔹عکس، آیینه واقعنمای بازتاب خورشید عاشورا در امروز و اکنون ماست.
🔹عکس بیش از هر هنر دیگر، زینبی است؛ راوی امتداد آست و نشانگر بقا و جلوهبخش وجود بیپایان حسین و پیروزی خونِ حق او بر همه شمشیرهای باطل تا ابد…
🔹عکس است که نشان میدهد هنوز هل من ناصر حسین علیه السلام از دل تاریخ بلند است و چه جانها که چه جلوههایی از لبیک را رقم میزنند. و عکس میراثساز این لبیکهای گونهگون است.
🔹و راه میان بُرِ رسیدن به این همه زیبایی از مسیر دفاع مقدس و شهدا ودفاع ازحرم و امنیت و شهدای آن است.
🔹و شما اصحاب این خیمه عاشورایی هستید مرحبابکم.



