قانون انجمنهای ایالتی و مسائل مشابه آن، مصوبه قانون کاپیتولاسیون در مجلس بود همه تلاش آنها این بود که این مصوبه به بیرون مجلس انتقال پیدا نکند. ما از طریق کانالی توانستیم این مصوبه را به دست امام برسانیم، چرا که حضرت امام قصد داشتند اعلامیه ای را صادر کنند و لازم بود این اعلامیه مستند باشد.
در قسمت بایگانی مجلس برادران هیئت مؤتلفه توانستند با فردی ارتباط برقرار کنند و بنده مسئول گرفتن این مصوبه به صورت شبانه شدم. در آن زمان توسط ارتش و ساواک، مراقبت شدیدی از مجلس انجام شد. ضمن اینکه مجلس، مستقیماً نظارت داشت.
آن فرد که نامش عراقی بود، از بچههای آیینه ورزان دماوند بود که با ما همکاری کرده و حتی بعضی اعتقاد داشتند که او با ساواک هم ارتباطاتی دارد.
بنابراین ارتباط با چنین فردی با توجه به مراقبتهایی که در آن روز توسط دستگاههای ساواک و نهادهای امنیتی انجام میشد بسیار مشکل بود. من با رعایت تمام نکات امنیتی، مصوبه را از او گرفتم واز مجلس بیرون آمدم.
آقای عسگراولادی، آقای شفیق و چند تن دیگر بیرون از مجلس منتظر من بودند.
صحبتهایی شد در مورد اینکه چه کسی این مصوبه را نزد حضرت امام خمینی(ره) ببرد و نهایتاً قرار شد که من شبانه مصوبه را نزد امام ببرم. دستگاه ساواک تمام به شدت تلاش می کرد که این مصوبه پنهان بماند. ولی صدور اعلامیه از طرف امام و پخش آن توسط دوستان شگفتی زیادی را بوجود آورد.
فردای آن روز دیدم که مصوبه کاپیتولاسیون در همه جا پخش شده بود و اولین بازخورد آن این بود که به طور مستقیم با حضرت امام مقابله کنند. دستگیری دوم ایشان و تبعید ایشان به ترکیه ، از پیامدهای این مسئله بود.
علاوه بر این، آنها پس از تبعید امام، محدودیتهای شدید و آنچنان خفقان ایجاد کرده بودند که بدون اغراق ، هیچ مبارزی را نمی شد پیدا کرد که مأیوس نشده باشد. لذا شرایط موجود جامعه بعد از تبعید حضرت امام (ره) موجب شد هیئتهای مؤتلفه اسلامی به این فکر بیفتند که که غیر از فعالیتهای سیاسی و رشد بینش اجتماعی مردم، نیاز است که کار نظامی انجام شود لذا بین خود عزیزان گروه بندی هایی انجام شد.
کسانی که قرار شد در حوزه سیاسی و نظامی فعالیت کنند از هم تفکیک شدند و بنده جزو کسانی بودم که قرار شد در حوزه نظامی فعالیت کنم. در حوزه نظامی از جمله فعالیتهایی که انجام دادیم، شناسایی حسنعلی منصور ، تهیه اسلحه و شناسایی علم و رفت و آمد شاه بود. این حرکت مسلحانه ابتدا قرار بود روی شخص شاه صورت گیرد که دلیل اصلی آن هم اهانت و هتک حرمت علنی به مرجعیت و روحانیت بود.