بازی مشترک رژیم صیونیستی و آمریکا برای مذاکرات وین
بازی مشترک رژیم صیونیستی و آمریکا برای مذاکرات وین
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در سفر به سرزمین‌های اشغالی از «مهلت چند هفته‌ای» برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای خبر داده است.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در سفر به سرزمین‌های اشغالی از «مهلت چند هفته‌ای» برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای خبر داده است. وی پس از تعیین این “ضرب الاجل مضحکانه” ، دست به نوعی آینده پژوهی ناشیانه در خصوص گزینه های پیش رو و شرایط پسا مذاکرات نیز زده است! سالیوان در این خصوص سه سناریوی کوتاه‌ مدت احتمالی را برای مخاطبان صهیونیستی خود ترسیم کرده است.

-توافقی طی چند هفته آینده برای بازگشت و انطباق کامل با توافق ۲۰۱۵( توافق اصلی برجام )

-توافق موقت “فریز در برابر فریز ( منجمدسازی اقدامات)” با هدف مهار و مدیریت وضعیت بحرانی موجود

-عدم توافق و اعمال فشارها و تحریم‌های ضد ایرانی جدید از سوی آمریکا و شرکای آن

اظهارات سالیوان در سرزمین‌های اشغالی نشانه‌ای از استیصال وی و دیگر اعضای دولت بایدن در قبال “معمای بازگشت به برجام” محسوب می شود. واقعیت امر این است که اصرار جمهوری اسلامی ایران بر گزاره های حقوقی مهمی مانند ” ارائه تضمین در خصوص آینده برجام”،” لزوم رفع عملیاتی تحریم‌های ضد ایرانی” و ” راستی آزمایی پروسه‌ی بازگشت آمریکا به برجام “، جایی برای پیشبرد سناریوی مشترک تل آویو واشنگتن مبنی بر “احیای ظاهری برجام” باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی مقامات آمریکایی دست به سناریوسازی و پیش بینی آینده زده اند!

بهتر است مقامات کاخ سفید به خوبی بدانند که فرصت برای آنها جهت ” بازگشت واقعی به برجام” رو به اتمام است. از سوی دیگر، شانتاژ آنها در خارج از زمین مذاکرات وین، منجر به عقب نشینی جمهوری اسلامی ایران از مواضع منطقی و چارچوب مند خود در این آوردگاه دیپلماتیک نخواهد شد. نکته مهم تر اینکه واشنگتن و متحدانش این بار در وضعیتی قرار ندارند که بخواهند “آینده” را پیش بینی و حتی احتمالات ممکن را کنار یکدیگر قرار دهند! بهتر است امثال سالیوان، بلینکن ، بایدن و رابرت مالی بدانند که قطعا گزینه های دیگری نیز در این معادله وجود دارد که در زمان مقتضی طرف غربی متوجه آن خواهد شد! به عبارت بهتر، آینده و گزینه هایی که در آن زمان رخ خواهد داد را این بار جمهوری اسلامی ایران تعیین خواهد کرد نه دیگران.

بنابراین بهتر است آمریکا و تروئیکای اروپایی به فکر زمانی باشند که در آن لحظه نه تنها امکان آینده پژوهی ، بلکه امکان تمرکز بر زمان حال و حتی گذشته را نیز از دست خواهند داد! بهتر است قبل از آنکه چنین زمانی فرا برسد، مقامات آمریکایی و اروپایی تنها بر روی دو گزاره اصلی به نام‌های “پذیرش رفع واقعی تحریمهای ضد ایرانی” و ” بازگشت واقعی به توافق هسته ای” متمرکز شوند. بهتر است اعضای دولت بایدن این حقیقت محض را بدانند که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷(آوریل ۲۰۱۸) که ترامپ از توافق هسته ای خارج شد، جان بولتون مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو وزیرامور خارجه دولت او نیز چنین آینده پژوهی هایی را به کاخ سفید و تل آویو ارائه دادند. مطابق آن آینده پژوهی‌ها، در هم شکستن مقاومت ایران در عرض چند ماه جهت تن دادن به توافقی به مراتب محدود کننده تر نسبت به برجام یا فروپاشی کامل نظام جمهوری اسلامی دو گزینه ای بود که تحقق آنها طی چند ماه اجتناب ناپذیر بود! اما ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از سه سال اخیر بار دیگر اثبات کردند که “سناریوهای ضد ایرانی” امکان تبدیل شدن به ” واقعیت” را نخواهند داشت !