پرویز امینی طی یادداشتی نوشت:
برخی فیلسوفان و فیلسوفان سیاسی در نقد افکار دیگران و در سازماندهی نظام فکری خود از تفکیک مهمی بین مفهوم (کانسپت) با برداشت (کانسپشن) استفاده کردهاند. مقولات اندیشه گاهی از حیث مفهومی در تخالف با یکدیگرند و گاهی دارای وحدت مفهومیاند اما در برداشتها متکثرند. مثلا مک کالوم در نقد به تقسیمبندی مفهوم آزادی به مثبت و منفی آیزیابرلین، معتقد است که آزادی برخلاف نظر وی دارای وحدت مفهومی و تفاوتها در تلقی از آزادی، تکثر در برداشت است.
این تفکیک را در ادراکها و تفسیرها از دولت جوان حزباللهی میتوان به کار بست. اکنون برخی دائما این عبارت را به عنوان تنها راهحل گذار از وضع موجود طرح میکنند اما میتوان در این باره برداشتهای متکثری داشت که برخی از این برداشتها اتفاقا نهتنها در حکم راهحل نیست و قابلدفاع هنجاری نیست بلکه به ناممکن شدن چنین ایدهای ختم میشود.
از عنوان حزباللهی دو برداشت دیده میشود. برخی عنوان حزباللهی را در معنای اسم مستعار یک بخش خاص و محدود از جریان سیاسی موسوم به اصولگرا بکار میگیرند و در برداشت از دولت جوان حزباللهی، سپردن دولت به این جریان را مورد نظر دارند. تفسیر دوم حزباللهی بودن اسم عام برای جریاناتی است که به مبانی و چارجوبهای نظام جمهوری اسلامی باور دارند ولو اینکه در شیوهها و روشها و رویکردها منتقدند.
برداشت اول از حزباللهی، تنگنظرانه و خلاف عمومیت نهاد دولت است و در عمل نیز چون از نمایندگی اقشار وسیعی از جامعه باز میماند، از شرط ضروری کارآمدی، یعنی همراهی و پشتیبانی مردم، باز خواهد ماند و نخواهد توانست در بخشهای وسیعی از جامعه احساس تعلق ایجاد کند.
درباره جوانی نیز دو برداشت وجود دارد. یک برداشت از جوانی به عنوان سنوسال خاص مثلا زیر ۳۵ یا ۴۰ سال است و منظور از دولت جوان و حزباللهی، دولتی متشکل از جوانان در این سنوسال در سطح رئیسجمهور و وزرا و معاونین رئیسجمهور است. در این برداشت دولت جوان حزباللهی در برابر دولت با سن و سال بالا و پیر قرار میگیرد و تعریف میشود.
برداشت دوم از جوان یعنی کسانی که دارای ایده نو و راهگشا و ذهنیت جدید در حکمرانیاند و متناسب با جوانی، دارای کاربلدی، انگیزه و انرژی اجرایی لازم برای تحقق و پیشبردن آن ایدهها هستند. این تلقی از جوانی، دگر خود را نه در برابر میان سالان و کهنسالان بلکه خود را در برابر ایدههای فرسوده، کهنه و مصرفشده و ناکارآمد کنونی تعریف میکند.
برداشت نخست از جوان اولا عملا ممکن نیست. یعنی تکیهزدن به عالیترین سطح سیاسی و حکمرانی جمهوری اسلامی نیازمند مجموعهای از تمهیدات و تجارب است که در این سن و سال مصداقی ندارد و اینک نیز در بین کسانی که وارد گود انتخابات شدهاند نیز مابهازای خارجی ندارد. ثانیا مزیت تواناییهای عملیاتی بیشتر در این سنوسال بدون ذهنیت و بدون داشتن ایدههای نو در حکمرانی بکار نخواهد آمد. علاوه بر این که از امتیاز منفی بیتجربگی حکمرانی نیز برخوردار است. اما تفسیر دوم هم ممکن است و هم دارای مصداق و هم میتواند مطلوب و توانا در فراروی از وضعیت موجود باشد.
بنابراین مدافعان این عنوان دولت جوان و حزباللهی اولا اگر در پی تفسیر نقد شده اول این نوشتارند، بدانند که این برداشت یک تلقی نافرجام و بلکه هزینهساز نسبت به مشکلات بغرنج و تودرتو کشور است و اگر برداشت دوم را دارند باید به جای تأکید مکرر و صرف روی این عبارت دولت جوان حزباللهی، به افکار عمومی و نخبگان نشان دهند که اولا از فراگیری لازم اجتماعی برخوردارند و قرار است که از عمومیت نمایندگی کنند. ثانیا نشان دهند چه گفتمانی را نمایندگی میکنند و چه ایدهها و چه ذهنیت تازه و راهگشایی در تحول وضع موجود دارند و چگونه متناسب با منابع و امکانات کشور میتوانند این ایدههای نو در حکمرانی را محقق کنند. خلاصه جوان کردن حکمرانی به معنای تازه و نو کردن سازمان حکمرانی در نهادها و سازوکارها، رویهها، نسبتها، قواعد، هنجارها و راهحلهاست نه سنوسال جوانی.