در یادداشت های قبل به مهمترین چالش شوراها یعنی «حفظ بافت روستاها» اشاره کردیم و در ادامه به شاخص های پایداری اقتصاد در روستا و نقش شورا در تبدیل شدن روستا به شهر و موضوع نظارت بر شوراها پرداخته شد.
🔹دراین یادداشت به طور مختصر به چالش های دیگر شوراهای روستایی می پردازیم:
۱-عدم آشنایی با قانون شوراها
عدم آشنایی با قانون و شرح وظایف برای همه منتخبین در همه دوره ها حتی برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی موضوعیت داشته است. تا جایی که در بعضی از ادوار مجلس برای تعداد زیادی از نمایندگان تازه وارد، کلاس آشنایی با قوانین گذاشته می شد. درباره شوراهای روستایی این آشنایی بسیار واجب است؛ چون معمولا سابقه کم و نیز تحصیلات عالیه مورد نیاز را دارا نیستند، نیاز است توسط فرمانداری، بخشداری یا هیأت نظارت بر انتخابات جلسات آموزشی گذاشته شود و یا مشاوران امین و با سابقه تعیین گردند تا مشاوره لازم را ارائه دهند.
۲-درآمد پایدار:
در یادداشت های قبلی اشاره شد یکی از مهمترین چالش های شوراهای روستایی درآمد پایدار است که شوراها را به معضل ورود به ساخت و سازها و فروش زمین و … می اندازد و فسادهای آن چنانی را بوجود می آورد.
داشتن درآمد پایدار با داشتن کشاورزی و دامداری نوین برای کشاورزان و تشکیل تعاونی های تهیه و توزیع نهاده ها و محصولات میسر است و همچنین تشکیل کارگاه های صنعتی و صنایع دستی و … که نیاز به مشاورین متخصص و زبده دارد.
۳-گسترش روزافزون تغییر کاربری اراضی زراعی و بوجود آمدن ارزش افزوده برای اینگونه زمین ها با توجه به نزدیکی به مرکز شهرها و تهران:
امروزه نه در دماوند که در همه نقاط خوش آب و هوای ایران با این پدیده مواجه هستیم که هجوم خوش نشینان برای ویلاسازی جهت استراحت ییلاقی و قشلاقی خود و همچنین تامین ثروت های خاموش و دراز مدت اقدام به خرید زمین های فراوان و احداث ساختمان می کنند و این بلایی است که بر سر زمین های زراعی کشور بویژه دماوند که در نزدیکی تهران قرار دارد، فرود آمده است.
در این رابطه نقش اتاق اصناف، اداره صنعت و معدن و کارگروه کشاورزی بسیار مهم است که جلوی گسترش بی رویه باز شدن بنگاه های معاملات ملکی گرفته شود. کافی است سری به دورترین روستا تا نزدیکترین آن بزنید تا مشاهده کنید این بنگاه ها چقدر نقش تخریبی در تداوم این ویرانی زمین های زراعی دارند؟!
۴-حمایت سازمان ها و نهادهای ذیربط:
که مهمترین آنها در کارگروه کشاورزی شهرستان حضور دارند و سعی و تلاش همه جانبه برای برنامه ریزی، عملیاتی کردن مصوبات و نظارت عالیه بر کارها بسیار مهم و اساسی است.
نمونه دم دستی آن در سال های اخیر اختلاف بین ادارات صنعت و معدن و جهاد کشاورزی در موضوع سیب های سردخانه ای است که در پایان سال روی دست کشاورزان زحمتکش و کار آفرینان عرصه کشاورزی می ماند و باعث نگرانی بی حد و حصر می شود که کشاورزان را از کار کردن بیزار می کند.
۵-تفکیک دقیق بین وظایف شوراها و دهیاری ها
تعیین حقوق و حق الزحمه مناسب برای اعضایی که نیاز به حقوق دارند تا به سمت رانت خواری و بنگاه های م عاملات املاک سوق داده نشوند.
۶-نداشتن برنامه خاص هر روستا :
با توجه به مقتضیات آب و خاک و کشت محصولات که نیاز به آب در حد امکانات روستا داشته باشد.
۷-شوراهای روستایی باید مقتضیات روستاهای خود را به لحاظ خاک و آب موجود در روستا بشناسند تا اقدام به کشت و زرعی نمایند که بیشترین محصولات و کمترین مصرف آب را داشته باشد.
۸-یکی از چالش های مهم شوراهای روستاها اهمیت ندادن بعضی از ادارات به نامه های شوراها می باشد که باید سازوکار مناسبی از طریق شورای بخش، شهرستان و بخشداری ها تهیه گردد تا اعضاء شوراها به آسانی بتوانند برنامه های روستاها را عملیاتی سازند.
۹-بهره مندی از ایده ها و خلاقیت جوانان و تحصیلکرده ها و نخبگان روستا، منطقه و ادارات ذیربط برای پیشبرد امور روستا
۱۰-سرمایه گذاری مناسب، ایجاد امکانات جانبی، ایجاد کارگاه های صنایع دستی، تبدیلی، صنعتی خرد، کسب و کارهای خانگی، تعاونی های کوچک خانگی و محلی و از همه مهمتر ایجاد شبکه توزیع محصولات روستائیان از مهمترین اقداماتی است که شوراییان می توانند اقدام کنند و مانع مهاجرت روستاییان بویژه جوانان گردند