🔻نه فقط از دیروز که صدای گلایه رهبر علیه تولیدکنندگان داخلی در دو گروه صنعتی خودرو و لوازم خانگی بلند شد، بلکه از همان زمان که برای فروش بیشتر تولیداتشان روی عقیده رهبری بر «حمایت از تولید داخل» موجسواری کردند، نگران «خرج از رهبری» بودیم. آقا البته نه تنها ابایی ندارند که برای «مردم» خرج شوند، بلکه زندگی ایشان، چه قبل و چه بعد انقلاب، وقف اسلام و مردم بوده و خواهد بود. اصلاً رهبر یعنی همین دیگر؛ از مردم، با مردم و برای مردم. مشکل، اما آن است که از کیسه رهبر خرج میشود، اما به جیب مردم نمیرود!
🔻نه اینکه هر کسی از رهبر گفت، قصدش هزینه کردن از رهبری است، اما باید عیار صداقت فرد در مقایسه حرفش از رهبر با عملکردش مشخص شود. اعتبار رهبری، اعتبار کمی نیست. او هم جایگاه حقوقی بالایی دارد و هم مقبولیت و محبوبیتی که نظرها را میتواند با فردی که از او میگوید، همراه سازد. هم از این رو، حمایت او، امتیاز بالایی برای افراد و صنایع و سازمانها و نهادها محسوب میشود.
🔻چندی قبل بود که تولیدکنندگان لوازم خانگی نامهای به رهبر انقلاب درخصوص مخالفت با واردات لوازم خانگی خارجی به ویژه کرهای و لزوم ممانعت از واردات این محصولات در جهت حمایت از تولیدات داخلی نوشتند. نتیجه این نامه، دستور رهبری به رئیسجمهور برای اعمال ممنوعیت واردات لوازم خانگی کرهای شد. همان شبی که این خبر آمد، دلسوزان بسیاری آه کشیدند و دلخور شدند که از رهبری برای کاری که میشد دولت و تولیدکنندهها بین خودشان حل کنند، هزینه شد. حال دیروز رهبری گلایه کردند که از این حمایت ایشان «سوءاستفاده» شد و «اینجور نبایستی با حمایتها برخورد بشود» و در مورد خودروسازان داخلی هم گلایه کردند که «اگر از این فضای حمایتی، هم استفاده برای ارتقای کیفیت نشود، هم سوءاستفاده بشود برای بالا بردن قیمت، این هم یک مشکل دیگر است… خیلی چیز بدی است.»
🔻حمایت رهبر برای برخیها ویترین کار است، همچون مغازهداری که در محل کسبش یک عکس امام و آقا میزند و بعد هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد. شاید هم تقصیر ما بوده که به عکسها و ویترینها زیادی اهمیت دادهایم و هر کس گفت «رهبر»، فکر کردیم آمده برای کشور و ملت و نظام جانفشانی کند!
🔻کسی که بیشترین مخالفتها را در فضای علنی با مواضع و سخنان رهبری داشت و همه دریافتند که تا رهبری حرفی میزند، او بلافاصله موضعی مخالف میگیرد، بعد که مخالفتها با برجام بالا گرفت، همه جا گفت اجازه رهبری بوده است. رهبر گفتن از دهانشان نمیافتد، به شرط آنکه سودی داشته باشد و بعد هم، چون به عمل میرسد، آن کار دیگر میکنند!
🔻از سویی، آیا حمایت رهبر از یک صنعت باید باعث شود باب «نظارت» را ببندیم؟ تولیدکننده مورد حمایت رهبر که هیچ، نهاد زیرمجموعه رهبری و بلکه حتی خود رهبری – طبق فرموده خود ایشان- مصون از نظارت نیست، پس چطور تا یک صنعتی حمایت کلی رهبری را میگیرد، چونان مجموعهای معصوم از هر نظارتی، هر برخوردی و هر بازخواستی با آن تعامل میشود؟ و تا انتقادی میشود، حمایت رهبری چنان پتکی بر سر منتقد کوبیده میشود؟
🔻حمایت رهبری باید مسئولیتآفرین باشد، نه مصون آفرین. اگر کسی رهبر برایش مهم باشد، وقتی نام ایشان روی کارش قرار گرفت، تلاش میکند بهترین باشد و بیشترین رضایت مشتری را کسب کند تا هم به حمایت رهبر خیانت نکند و هم به اعتبار ایشان لطمه نزند. اما کسی که حمایت ایشان را پله میکند تا منافع شخصیاش تأمین شود و نگران هیچ امر دیگری نیست، یعنی شایسته این حمایت نبوده است.
🔻بین ولایتمدارها و خرجکنندگان از ولایت تفاوت بسیار است. باید با شناخت آنها که به کام خود، از کیسه رهبر خرج میکنند، راه سوءاستفاده را بست.